فرهنگ جوانان ایران سنت قهوه خانه را احیا می کند
ایران کشوری کاملا بزرگ است و غذاهای آن از شمال به جنوب بسیار متفاوت است.ایرانیان به تاریخ و فرهنگ خود افتخار می کنند و همیشه کافه ها و قهوه خانه ها یک فضای عمومی منحصر به فرد در اروپا بودند که ارتباط عمیقی با بیداری فکری طبقه متوسط داشتند. این کافه به عنوان یک فضای اجتماعی آزاد و امن ظهور کرد ، مکانی برای "فرهنگ روشن فکری" و در عین حال "ارتباط آرام"
قدمت قهوه خانه به زمان سلطنت صفوی در قرن شانزدهم میلادی باز می گردد ، زمانی که قهوه خانه ها به عنوان مکان تجمع شاعران و هنرمندان تأسیس می شدند. اصطلاح قهوه خانه از همان زمان برای اشاره به یک کافه استفاده می شود ، حتی وقتی که در واقع قهوه سرو نمی شود.در دوره شاه طهماسب صفوی قهوه خانهها در ایران رونق پیدا کرد و در دوره شاه عباس توی شهر اصفهان بسیار پر طرفدار میشود و تا دوره قاجار محبوبیت آن باقی میماند. قهوه خانه یا سفره خانه نماد هویت تاریخ و فرهنگ ایران از قدیم تا کنون بوده که با مفاهیم اجتماعی مختلفی گره خورده است. نقالی و شاهنامه خوانی از فرهنگهای زیبای سفره خانه ای قدیم ایران بوده است قصه گویی پیش از اسلام با ساز همراه بوده است ولی بعد از اسلام رنگ ساز از قصه گویی کم میشود،در نقالی تنها نقال، لحنی با ریتم داشته و با این ریتم هیجان، تعلیق و دیگر احساسات را در روایت منتقل میکند. نقالان قصههای خودشان یا قصههای امیر ارسلان نامدار، سمک عیار و داستان پهلوانان دیگر را روایت میکردند. و نقالی یا هنر قصه گویی ، موسیقی سنتی و بازیهایی مانند ترنا بازی و انواع مختلفی از هنرهای سنتی در قهوه خانه ها رواج داشت و گاهی در ایام مذهبی روایت مذهبی را نقل می کردنند.
یا داستانهای شاهنامه روایتی تعریف میکردند به آن شاهنامه خوانی میگفتند.پرده خوانی هم هنر دیگر رایج در قهوه خانهها بود که بسیار به نقالی شباهت دارد. در این هنر راوی از یک پرده نقاشی استفاده میکرده است. مدیحه سرایی، غزلسرایی و مشاعره هم بخش دیگری از هنرهای مرتبط با موسیقی در قهوه خانه بوده که در آن با لحنی آهنگین و گاهی آوازی به شعر خواندن میپرداختند.
گاهی برخی گروهای نمایشهای شادی آور مانند دستههای تمسخر میرنوروزی و بازیگران دوره گرد هم در برخی قهوه خانهها با ساز و آواز برنامه اجرا میکردند.
استدلال نظریه پرداز سیاسی کارل اشمیت را تکرار می کند ، وی اظهار داشت که "قهوه نمادی از تمایل بورژوازی برای برخورداری از امنیت بی نظم است." یورگن هابرماس ، فیلسوف آلمانی معتقد بود که "قهوه خانه مکانی است که افراد بورژوازی می توانند بدون محدودیت های خانواده ، جامعه مدنی یا دولت وارد روابط با یکدیگر شوند." همانطور که نوربرگ توضیح می دهد ، "این مفهوم در ما طنین انداز است زیرا هنوز قابل تشخیص است. قهوه می خوریم ، در کافه ها ملاقات می کنیم ، برای گفتگو با دوستان و آشنایان می نشینیم. تصویر هابرماس از قهوه خانه هنوز هم مطابق با یک تمرین روزمره است.
افرادی هم بودند که در کشیدن تریاک و مواد مخدر افراط می کردند. این رذایلت چنان رایج شد که در دهه های آخر حکومت صفوی قهوه خانه ها به عنوان انبوهی از گناهان شناخته می شدند ، جایی که هیچ فرد محترمی پا نمی گذاشت. یک نویسنده معاصر ، محمدعلی قزوینی ، بروشوری نوشت که به جوانان هشدار داده بود که بازدید از قهوه خانه ها و کشیدن تنباکو یا تریاک باعث ضعیف شدن شخصیت آنها می شود ،
آنها را به بدبختی فرو می برد و قسمتهای زیادی از زندگی آنها را تلف می کند.در دوره قاجار قهوه خانه های جدیدی در چندین خیابان تهران افتتاح شد با این حال ، بیشتر کسانی که ذکر شدند در شهرها نبودند بلکه در کاروانسراها ، در ایستگاه های جاده ای و در اطراف دروازه های شهر قرار داشتند. بر خلاف قهوه خانه های تزئین شده دوره قبل ، ساختارهای ساده قاعده بود. در دوره مسالمت آمیز بعدی قهوه خانه های ناصرالدین شاه در تهران رونق گرفت ، اگرچه وجود نوشیدنی های الکلی در بسیاری از آنها گاهی اوقات بی نظمی ایجاد می کرد. متعاقباً رئیس پلیس ، پیشنهاد كرد كه قهوه خانه های موجود باید بسته شوند و جایگزین آنها با قهوه خانه های جدید تحت نظارت صحیح در تمام مناطق شهر شود.
تا اینکه بعد از جنگ جهانی دوم قهوه خانه ها ، که عمدتا چای می نوشیدند ، به ارائه مراکزی ادامه می دادند که مردم بتوانند برای انتقال و اخبار ، بازی شطرنج و بازی های دیگر و گوش دادن به تلاوت ها در آنجا جمع شوند.علاوه بر تأمین سرگرمی ، تا همین اواخر قهوه خانه های خاصی به عنوان مبادلات اشتغال فعالیت داشتند. تجار و صنعتگران معمولاً تکرار موارد خاص را مفید می دانند. کارفرمایان به دنبال کارگران در قهوه خانه ها و مردان بیکار نیز به دنبال کار می گردند. قهوه خانه های خاص که برای تجارت خاصی تهیه می شوند ؛ تقریباً می توان گفت که هر صنف خاص خود را داشت